بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 7
.تو فکر یه خونه تکونیه حسابی واسه بلاگمم(تا گفتم تو فکره...یاده سقف افتادم!) آخه دیگه از ریخت و قیافه افتاده دیگر برام دلچسب نیست هرچند خیلی وقتشو ندارم و باید بذارم سر فرصت اما بالاخره باید یه سروسامونی بهش بدم.
2.این روزا به آمار ژست های خوشگل سیاسی داره اضافه میشه و این سیاست مادرمرده ما هی داره به جوجه کشی و زایمانهاش ادامه میده و هی گروهک و حزب و نوچه میده بیرون!این یکی اونو به افراط متهم میکنه و اون یکی اینو به تفریط !این وسط موندن توده بیچاره مردم که سرگیجه هاشون داره شروع میشه و البته در آینده نزدیک بیشتر و بیشتر هم خواهد شد...
واقعا زمانی خواهد رسید که این بازیهای سیاسی که دیگر کودکان هم فریب ان را نخواهند خورد پایان پذیرند و حق و حقوق، این همزاد غربت،از شعارهای نا اهلان تهی شود.مگر نه اینکه عهد بسته ایم با خدای خود؟آیا این عهد هم رنگی و لباسی زیبا به اندام نافرم ماست؟!
3.درگذشت قیصر امین پور هم واقعا شوک عجیبی بود به خصوص توی این دوران!مردی از خطه خوزستان،شاعری بزرگ با اشعاری که به جرات میتوان گفت توی ادبیات معاصر ما بی نظیرن.
توی فضای امروزه واقعا جای خالی این مردان بزرگ حس میشه مردانی که سلاحشان قلمی تواناست و شجاعانه مظلومیت این مردم ستم کشیده رو به تصویر میکشند.
لینک دوستان
آوای آشنا
بایگانی
اشتراک